۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

من خواب دیده ام...آسیب شناسی پدیده ی خواب دیدن

خواب و خواب دیدن از قدیم ذهن مردم را به خود مشغول کرده و رویا دیدن به هنگام شب برایشان شگفتی آور بوده است. دیدن مکانهایی که گویا هرگز به آن پا نگذاشته ایم ، دیدن افرادی که هرگز با انها ملاقات نداشته ایم، رفتارهایی که در بیداری از توان ما خارج است مثل پریدن و... و طبیعتا دانشمندان درصدد حل این معماها بوده اند. و آنچه در بین مردم شیوع یافته بحث تعبیر خواب و تقسیم رویاها به صادقه و کاذبه و چیزهایی از این قبیل است. و افرادی (معبرین) با نوعی نمادگرایی خوابها را تعبیر می کنند. . ویژگی مشترکی که همه تعبیر خوابها از آن برخوردارند، عطف و توجه معبرین در تعبیر خواب به آینده است. مثلا می گویند اگر فلان خواب را ببینی فلان اتفاق برایت خواهد افتاد. این نوع نگاه و برداشت از خواب آسیب های خاص خود را دارد؛ 1- ایجاد نگرانی و اضطراب از حادثه بدی که در راه است. 2- ایجاد دلخوشی و امیدواری کاذب از حادثه خوبی که در راه است یا قرار است اتفاق بیفتد. 3- بهره برداری های سودجویانه اقتصادی براساس خوابی که قابل اثبات و مرور آن توسط دیگران وجود ندارد.( مانند خوابهایی که در آن یک فرد متوفی مال یا پول خاصی را برای فردی که خواب دیده یا یکی از نزدیکانش سفارش می کند) 4- بهره برداری های سیاسی( مانند خوابهایی که در آن فردی خواب می بیند باید برعلیه حکومت وقت بشورد و طرحی نو دراندازد، یا باید فرد خاصی را به جانشینی برگزیند، یا باید فرد خاصی از کار برکنار کند، یا بکشد یا تبعید کند ...اینها معمولا به سفارش یک فرد با اقتدار کاریزمایی یا سنتی صورت می گیرد که در قید حیات نیست. به تاریخ نگاه کنید انباشته از این نوع خوابهاست)
اما فروید نگاه دیگری به خواب دارد و نظریه اش در این باره واقعا تحولی عمده در نگرش ما به خواب ایجاد می کند فروید در کتاب تفسیر خواب دقیقا به این موضوع اشاره می کند که خوابها تفسیرکردنی اند و نه تعبیر کردنی! و این تفسیرها براساس نمادهایی که معبر در دست دارد و براساس آن خواب همگان را تعبیر می کند نیست بلکه به نظر فروید هرانسانی جزیره خاصی از ویژگیهای منحصر به فرد است که این ویژگی ها در طول عمرش از کودکی تا مرگ شکل می گیرد. روان ما مانند جسم ما علیرغم شباهتهایش با دیگران ویژگی های خاصی دارد که براساس تجربیات ما شکل گرفته است. بنابراین خوابهای ما برخاسته از تجربیات ماست خوابهای ما بیان اضطرابهای دوران کودکی و پس از ان، بیان شادمانی ها، حرمانها، رنجها و آرزوهای ماست. و و فقط کسی می تواند آنها را تفسیر کند و معانی ان را درک کند که روانکاو باشد. روانکاوی که از سابقه روانی زندگی ما و از تجربیات ما آگاهی داشته باشد. بنابراین خوابهای ما نه معطوف به آینده که معطوف به گذشته و حال است. ما از خوابهای یک فرد در می یابیم که او به لحاظ روحی و روانی در چه وضعیتی به سر می برد. و حتی خوابها نشان می دهد که فرد دچار چه نوع بیماری روانی است؛ مالخولیا، پارانوییا، وسواس و...
بنابراین این نگاه به خواب که متاسفانه در جامعه ما جایی ندارد به خواب یه عنوان پدیده ای می نگرد که به شیوه ای علمی قابل بررسی است و نه تنها آسیب زا نیست که در حل بسیاری از مسائل روانی افراد که معمولا نادیده گرفته می شود کاربرد دارد.