۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

آزادی زن

فردا روز جهانی زن است و من که همواره یکی از مهمترین دغدغه هایم دغدغه ی آزادی زنان کشورم بوده است دارم سخت به آن فکر می کنم به همه موضوعاتی که با شنیدن نام آزادی زن به ذهنمان می رسد. برخی از به کار بردن واژه آزادی زن ابا دارند زیرا هنوز در لایه های زیرین ذهننشان از آزادی به ویژه ازادی زن وحشت دارند آنها ازادی را معادل بی بند وباری می دانند و بلافاصله آن را نکوهش می کنند. اما من می خواهم این واژه را با همه تداعی های منفی و مثبتش و همه موضوعاتی که در اطراف آن تنیده شده است به کار ببرم:

آزادی زن از ترس؛ ترسهای نهادینه شده ای که جامعه ی پدر سالار بر ذهن و زبان و روان او دوخته است. ترس از دیده شدن، که جامعه مردسالار به آن خودنمایی می گوید. ترس از خشونت ( جسمی، روانی، اجتماعی) ترس ازدست دادن موقعیت ولو بسیار نامطلوب( مثلن زندگی خانوادگی، کار و درامد، تحصیل) ترس از نازایی، ترس از دست دادن فرزند در صورت طلاق، ترس از پلیس، ترس از تهمت، ترس از سنگسار، ترس از قانون چندهمسری و ترس از بیان ازادانه خواسته هایش، ترس از این که بگوید ازادی می خواهد.

آزادی زن از پنهانکاری؛ پنهانکاری هایی که جامعه مردسالار از او طلب می کند. آزادی از پنهان کردن روابط جنسی و بارداری های نامشروع( که مجبور نباشد به مردان مجوز هرنوع استفاده نامشروع از او را بدهد یا مجبور باشد برای این پنهان کاری هزینه های گزاف بپردازد)

آزادی زن برای انتخاب همسر،شغل، محل زندگی، ادامه تحصیل، نوع رشته تحصیلی، تعداد فرزندان، جدا شدن از خانواده و...

آزادی زن از سنتهای دست و پاگیری که در جامعه امروزی جایی ندارد و همچنان جان سختی می کند؛ سنت حفظ بکارت، سنت بارداری اجباری پس از ازدواج، سنت ارزشمندی باروری، سنت ارزشمندی پسرزا بودن ، سنت ارزشمندی زن خانه دار و مهمترین سنت؛ تعریف شدنش به عنوان «مادر» و محدود شدنش در این واژه که بسیار هم مقدس قلمداد می شود.

و آزادی از مرواریدی درون صدف بودن...