۱۳۹۷ مرداد ۲۰, شنبه

روز جهانی بچه نخواستن

یک اوت یا همان ده مرداد خودمان روز جهانی بچه نخواستن است. روزی برای زنان و مردانی که به دلایل گوناگون نخواسته اند بچه دار شوند. 
روز بچه نخواستن ارج گذاردن به تصمیم آگاهانه و البته داوری نکردن آنهاست.
یاد بگیریم در مواجهه با افرادی که بهردلیل بچه ندارند این پرسشهای تکراری را نپرسیم:
چرا بچه دار نمی شوی؟
کی بچه دار می شوی؟
مراقب باش که دارد برای بچه دارشدنت دیر می شود..
ما کی پدربزرگ. مادربزرگ. خاله. عمه. دایی. عمو و.... می شویم؟
مطمینی بچه نمیخوای؟ مگه میشه؟
هیچی جای بچه خودتو نمیگیره
و چندین پرسش و اظهارنظر دیگر از این دست که سخت قضاوت کننده و آزاردهنده اند.

نگاهی جامعه شناختی به کودک همسری، کودک مادری



ازدواج زودرس از نظر بسیاری از جامعه‌شناسان و حقوقدانان و روانشناسان، شکلی از ازدواج اجباری است. زیرا چنین ازدواجهایی بدون هرگونه توافق معتبر بین طرفین ازدواج است و فرد به دلیل کم سن و سال بودن هیچگونه معیار دقیق یا منطقی برای انتخاب همسر ندارد و معمولا از سوی دیگران به او تحمیل می‌شود. این نوع ازدواج بنا به دلایل مختلفی انجام می‌گیرد .
دلایل اقتصادی: به دلیل وجود تبعیض‌های جنسیتی و پسرخواهی در اغلب خانواده‌ها، دختران از ارج و قرب پسران برخوردار نیستند و چنانچه خانواده دچار مشکلات مالی باشد، دختران بار اضافی تلقی می‌شوند و باید هرچه زودتر از سر، باز شوند. به همین دلیل در این خانواده‌ها، دختران مجبور به ترک تحصیل می‌شوند و بعنوان نان خور اضافه با آنها برخورد می‌شود و حتی در پی آن هستند که دخترانشان با مردان مسن‌تر از خود ازدواج کنند. زیرا این مردان مسن، معمولا هم دختر را مورد حمایت مالی خود قرار می‌دهند و هم خانواده دختر از امکانات اقتصادی او برخوردار می‌شود.
نگرش سنتی به ازدواج: ازدواجهایی که براساس این الگوهای سنتی در کودکی صورت می گیرند، ناشی از فقر اقتصادی نیست بلکه ناشی از فقر فرهنگی و آموزشی خانواده هاست. نمونه هایی از این الگوهای سنتی عبارتند از نگرانی درباره دیر شدن زمان ازدواج، پیدانشدن شوهر مناسب، باور به ازدواج در سنین بلوغ، ترشیده شناخته شدن دختران بالای پانزده سال و ...)
مطالعات نشان می دهند بسیاری از خانواده هایی که فرزندانشان ازدواج زودهنگام داشته اند از سن قانونی ازدواج در ایران و جهان اطلاع نداشته اند. این موضوع البته بیشتر از آن که بی اطلاعی از قانون باشد، ناشی از بی توجهی به آن است. چون این خانواده ها با مراجعه به دفاتر رسمی ازدواج می توانند از سن قانونی ازدواج آگاه شوند. با این وجود بی اطلاعی از سن قانونی ازدواج طبیعتا منجر به بی اطلاعی از عوارض ازدواج زودرس نیز می شود. 
فقرآموزشی خانواده ها نگاهی کنترل کننده و تحکم جویانه و سلطه مدارانه بر بدن دختران دارد. این نگاه، دختربچه ها را موجوداتی میداند که در معرض انواع آسیبهای اجتماعی هستند و باید از طریق ازدواج و سپردنش به مردی که همسر اوست از والدینش سلب مسئولیت نمود. این نگاه بیش از هرچیز ناظر بر منع هرگونه آشنایی دختران با مسائل جنسی و حتی آشناییهای اولیه با مسائل بلوغ و بدنشان است. خانواده ها با ازدواج زودرس دخترانشان در تلاشند تا از بی بندوباری احتمالی آنها، تعرضات جنسی احتمالی به آنها محافظت کنند.
قوانین خانواده: طبق ماده 1041 قانون مدنی ایران سن ازدواج برای دختران سیزده سال و برای پسران پانزده سال اعلام شده است. اما در عین حال طبق قانون عقد نکاح قبل از رسیدن دختران به سیزده سالگی و پسران به پانزده سالگی مشروط به اذن ولی و به شرط مصلحت مولی علیه و با اجازه دادگاه است.
طبق ماده 1034 قانون مدنی نیز هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد می توان خواستگاری کرد و کودک بودن فرد از موانع نکاح محسوب نشده است. اضافه شدن شرط رضایت ولی و اجازه ی دادگاه، نیز سن ازدواج را به سنین بسیار پایین تری کاهش میدهد و معمولا در صدور گواهی رشد برای این دختران، صرفا بلوغ جسمی در نظر گرفته میشود و توانایی های مربوط به تشکیل خانواده مدنظر قرار نمی گیرد. 
موضوع نگران کننده درباره ازدواج کودکان؛ ازدوجهایی است که ثبت نمی شوند. این ازدواجها معمولا در سنینی صورت می گیرند که سن کودک زیر سیزده سال و حتی زیر نه سال است و غیرقانونی تلقی می شود.
کودک مادری نیز در ادامه روند کودک همسری از مباحث بسیار مهمی است که حق زن بر بدنش انکار می شود و ساختارهای قانونی و سنتی جامعه آن را نادیده می گیرند.
کودک-مادری مفهوم پیوسته کودک- همسری است . آنها از هیچگونه آموزشی درباره رابطه جنسی و پیشگیری از بارداری برخوردار نیستند. اغلب ازدواج این کودکان در دفاتر ثبت ازدواج ، ثبت نمی شود و حتی از حداقل آموزشی که قبل از ثبت ازدواج توسط مراکز بهداشت ارائه می گردد نیز برخوردار نیستند. آنها آزمایشات پزشکی قبل از ثبت ازدواج را هم طبیعتا انجام نمی دهند. این کودک- همسران هم چنین از استقلال شخصی لازم برخوردار نیستند و نمی توانند بر استفاده از روشهای پیشگیری تاکید کنند. بسیاری از آنها راههای پیشگیری از بارداری را نمی دانند و به مراقبت های بهداشتی نیز دسترسی ندارند. به همین دلیل اغلب در معرض بارداری پیش از بلوغ و انتقال عفونت های جنسی به خصوص اچ ای وی قرار می گیرند و خطرات بارداری زیر هجده سال نادیده گرفته می شود.
اما مهمترین لطمه ای که به این دختران وارد می شود، محرومیت آنها از تحصیل است. طبیعتا ازدواجهای زودهنگام و اجباری بسیاری از فرصتهای تحصیلی و شغلی را برای آنان از بین می برد و گاه به سختی قابل دستیابی است.
منصوره موسوی
منتشر شده در دوهفته نامه شهربانو
8 مرداد97