۱۳۹۶ مرداد ۲۴, سه‌شنبه

پردیس کتاب مشهد یکساله شد


یکی از بهترین پاتوق های دانشجویی دهه 60 در مشهد و بخصوص برای دانشجویان  دانشکده ادبیات دکتر شریعتی و احیانا دانشکده علوم و دانشکده پزشکی  انتشارات امام بود. با تنوع کتابهایش، و قفسه بندی موضوعی و قفسه ای برای کتابهای تازه منتشر شده، چون چشمه گوارایی تشنگی همه دانشجویان و اساتید را برطرف مینمود. در آنجا مثل هر کتابخانه و نه کتابفروشی ای، شما میتوانستید بی هراس از نگاههای شماتت بار مسئول کتابفروشی در لا به لای قفسه ها کتابها را جستجو کنید، آنها را بردارید و ورق بزنید، حتی در گوشه ای بنشینید و چند ورقی از هر کتاب را بخوانید بی آنکه نگران آن مرد مهربانی باشید که با چهره ای آرام و دوست داشتنی که انگار همیشه او را می شناخته ای، پشت میزش به مطالعه مشغول بود... در آن روزهای جوانی نمیدانستم که در میان چه گنجینه ای پرسه میزنم و چه انسان شریفی را ملاقات میکنم... زمان گذشت تا دریافتم آقای رجب زاده مدیر انتشارات امام، یک کتابفروش معمولی نیست. انسانی است با کاریزمایی ویژه خودش، انسانی است عاشق آن که کتابهایش خوانده شوند...
سخن گفتن از آقای رجب زاده دشوار است، باید او را ملاقات کرد، با او سخن گفت، باید در کتابفروشی ماند، به کتابهایش دست زد، خواند، خرید تا بدانی او چه تفاوت عمبقی با دیگران دارد... در دوره ای که سلبریتی ها میخواهند به هر بهانه ای دیده شوند، آقای رجب زاده روی نهان کرده است و نمیخواهد دیده شود. برای نسل جدید سخت است درک این که چرا او نمیخواهد دیده شود، چرا نمیخواهد مورد تعریف و تمجید و تقدیر قرار گیرد... اما او خودش حتما میداند. او سالهای سال است از سال 57 تا کنون به بهترین نحو این کتابفروشی را اداره کرده و کتابفروشی اش عرصه ای فرهنگی است که صاحبان اندیشه، اساتید، دانشجویان، اهل قلم، نویسندگان، مترجمان، هنرمندان و سینماگران همدیگر را ملاقات کرده اند... غلو نمیکنم اگر بگویم انتشارات امام و نیز پردیس کتاب مانند تابلویی نقاشی است که میتوان همه ی زیباییهای هنری و فرهنگی و علمی و ادبی شهر مشهد را در آن دید. با انتشارات امام و حضور پررنگ جناب رجب زاده ی عزیز در عرصه کتاب است که میتوان نام و یاد فرهیختگان گذشته و حال شهر مشهد را در یادها زنده نگه داشت. بی گمان و بی هیچ تردیدی در شهر مشهد کسی نیست که بویی از ادب و هنر و علم برده باشد و حتی یک بار هم که شده به دیدار ایشان نائل نشده باشد.
افتتاح پردیس کتاب مشهد با سرمایه گذاری شخصی آقای رضا رجب زاده و پسرانش؛ نیز به درستی پردیسی بود که از دل چشمه انتشارات امام جوشید. پردیسی که به شهر مشهد و فرهیختگانش قدر و ارج ویژه ای بخشید. پردیس کتاب با نوآوری در مدیریت و ارزش و احترام به خوانندگان و خریداران کتاب و عرضه جدیدترین کتابهای روز و کتابهای ناشرانی که تاکنون در مشهد توزیع نمیشده است، بهشتی است که مشهدی ها باید به آن ببالند. در گوشه گوشه پردیس کتاب صندلی هایی گذاشته شده است تا کسانی که به آنجا مراجعه میکنند بتوانند کتاب را بردارند و مطالعه کنند...برایم جالب بود وقتی دانستم  تنها توصیه آقای رجب زاده به پسرهایشان برای دکوراسیون پردیس کتاب گذاشتن این صندلی ها بوده است.

هیچ نظری موجود نیست: