دلم برای شنیدن آواز جدیدی از او تنگ شده. وقتی آهنگاشو می شنوم حس خوبی از تازگی بهم میده؛ با خودم میگم:اینا اون حرفاییه که منم دلم می خواسته بگم اما زبان گفتنش رو پیدا نکردم! شروع مدرسه ها، شاید، منو یاد آهنگ «دهه شصت» انداخت:
روزی که خرید مادر/کیف مدرسه؛ قرمز،چمدانی، کلاس اول با کلید./ روزی که سخت حل می شد/ اصل هندسه/ دبیر همدانی /صد کاروان شهید./ روزی که مرد خواهد جان بچگی/ روزی که حسرت واجب است بر تو.
روزی که رفت از یاد/ روزی که داد بر باد / شهر کلان که روزی علی آباد.../ روزی که رفت از یاد/ روزی که ماند در یاد/ تا باد چنین باد/ دادوبیداد/ که تا باد چنین باد
روزی که خط کش تصویری شکست/ میانه ی تنبیه/ روزی که زنگ خانه ها صور اسرافیل بود./ روز درک تضاد، تبعیض/ تفاخر، ترجیح/ روزلکه ی آب شور چشمت،/ بر غلط دیکته..../ روزی که رفت از یاد/ روزی که ماند در یاد/ شهرکلان که روزی علی آباد بود...
روز حسرت یک بارفیکس در ذهن لاغر بازو/ روز حسرت یک یارفیکس بودن در تیم مدرسه/ روز اشاعه سخنان نوآموخته/ روز تعریف پرهیجان فیلم هندی/ روزی که رید بر تو دختر همسایه / روزی که درید پدرت را کشور همسایه/ روزی که مرد از در بسته، ز پنجره تو آمد.
روزی که دو کانال بود/ یک به جنگ می رفت،/ از دو واتو واتو آمد./ روزی که رفت از یاد / روزی که ماند در یاد / شهرکلان که روزی علی آباد بود...
روزی که رهبر نوجوان تانک خورده بود/ روزی که آستین کوتاه لگد میان گرده بود/ روزی که ریش/ روزی که زیر بغل پاره/ روزی که یخه از فرط ایمان چرک بود/ روزی که دادرس هنوز مایکل نبود، کرک بود/ روزی که رفت از یاد/ روزی که ماند در یاد/ شهرکلان که روزی علی آباد بود...
روزی که چمران در پارک وی آرام خسبید/ روزی که فوزیه در کربلا شد شهید/ روزی که شاه رفت، جمهوری اجرانده شد/
روزی که تنها راه آزادی از انقلاب بود/ روزی که مهتاب بود/ سراب ناب بود/ آن نوشابه که هشت ساله کنار / حضرت معصومه خوردمش/ مادر خریده بود/ سبز بود/ سون آپ بود....
روزی که شهوت هنوز در نیمه شهر بود/ روزی که در استعاره ی فلک/ قطره، بحر بود/ روزی که دنیا تمام می شد/ هر هفته/ جمعه ها، غروب/ روزی که آخرین لذت گزارش هفتگی بود/ روزی که رفت از یاد/ روزی که ماند در یاد/ شهرکلان که روزی علی آباد بود...
روزی که سرد بود/ حرام شطرنج و تخته نرد بود/ تنها حلال باری/ این رنگ و روی زرد/ تنها حلال/ افیون و گرد بود/ روزی که یاد بزرگان/ دیدارها/ قلب درد بود.
روزی که پایان بود/ پادگان بود/ تهران نبود/ خیابان بود/ دشت آزادگان بود/......*/ خشم شدید برف روب فقیر/ روح جهان کارگری/ پله ی عبور/ انگشت یخ زده ی پسرک روزنامه فروش/ یخ شکسته با اشاره ی انگشت/ عقده به تیراژ پنج هزارتا/ از آسمان میکروفن می بارید/ جبرا"/ گوساله هم یکی را بلعید/ سهوا"
دختر به نام نل/ در هیاهوی شهر بود/ در جستجوی عدن ابد/ پارادایس بود/ در پشت موهای ریخته بر چشم/ برادرش یابوهای منفصل/ از گردن پدربزرگ/ در لای چرخ کالسکه/ در لای عین چرخ کالسکه/ در لای چرخش عین عاج چرخ کالسکه/ در لای چرخ چرخش/ اینهمه بازی روزگار:
بسی رنج بردیم در این سال سی
که فقط رنج برده باشیم... مرسی... مرسی....
اگه تا حالا نشنیدین برین گوش کنین..
*جای خالی را نتونستم خوب بشنوم اگه برام بفرستید ممنون میشم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر