۱۳۸۹ مرداد ۱۴, پنجشنبه

قمرالملوک وزیری ندای آزادیخواهی


مرغ سحر ناله سر کن / داغ مرا تازه تر کن

زآه شرر بار ، اين قفس را/ برشکن و زير و زبر کن

بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ /نغمه آزادی نوع بشر سرا

وز نفسی عرصه اين خاك توده را / پر شرر كن!

انقلاب مشروطه با نام مبارزان راه آزادی توام است . آنها که در این راه قلم زده اند و زمینه های فکری آن را فراهم آورده اند، آنها که در این راه جان سپرده اند و ای بسا هرگز ثمره ی تلاششان را ندیده اند وآنها که ندای آزادی ملت ایران شده اند؛ همگی در حافظه تاریخی ملت ایران جای دارند.

یکی از مهمترین دستاوردهای جنبش مشروطه خواهی آزادی زنان از قید و بندهای تعصبات سنتی ای بود که بویژه در دوران صفویان و قجرها اوج گرفته بود و هر ندای آزادی خواهی را در چاه استبداد فرو می نشاند. طاهره قره العین نمونه ای از این زنان است که حجاب از سر برمی گیرد و عمله ظلم با همان روسری خفه اش می کنند و در چاه می اندازندش. شعر معروف او را استاد شجریان خوانده است: گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو / شرح دهم غم تو را نکته به نکته موبه مو...

اما تاریخ با همه آنکه مهدی اخوان ثالث دبیر گیج و گولش می خواند، گاه هنرنمایی ها دارد. نام جنبش مشروطه از نام عارف قزوینی و شیدا و درویش خان و ایرج میرزا و بهار و.. جدا نیست اینان ستاره هایی اند که هرگاه ملت ایران در حافظه اش آزادیخواهی را جستجو کرده با تصنیف های به یاد ماندنی شان درخشیده اند. اما همراه با یادآوری این تصنیف ها صدایی نیز در گوشها طنین می اندازد؛ صدای قمرالملوک وزیری. صدایی که از ته دل می خواند: مرغ سحر ناله سر کن... صدایی که با آن نیرو و نشاط و زنگ مخصوص خود به آزادی گرمی می بخشد و به زنان نیرو. ( استاد نی داود در وصف صدای قمر می گوید صدایی گرم و قوی)

امان از این دل که داد... فغان ازین دل که داد... ای داد ازین فریاد ازین دل من ... ای داد ازین سرو آتشین دل من... این نخستین تصنیفی بود که از او شنیدم و هرگز از ذهنم پاک نخواهد شد. صدایی زنانه که هنوز پس از گذشت سالها ستونهای فرسوده جامعه استبداد زده ی مردسالار را می لرزاند...صدایی که هنوز ممنوع است. صدایی که پرده های ضخیم استبدادرا می درد و با پویایی و نوگرایی و زیبایی به جدال ارتجاع می رود و اما نام او که توامان آزادیخواهی است با جنبش مشروطه خواهی مردم ایران رقم خورده است . چهارده مرداد روز تولد مشروطه در سال 1324 و روز مرگ او در سال 1338 ! یادش پر رهرو باد.

مطالب دیگر در باره ی قمر موسیقی ایران را در اینجا و اینجا بخوانید.



۲ نظر:

دمادم گفت...

همان زنانه‌ی صدایی که به آوازبرخاسته، کافی است تا اعلام یک رویارویی تمام عیار باشد با آن ها که با حذف زن، کار خویش را پیش می برند.

Unknown گفت...

حذف زن و حذف هنر از یک جامعه ضایعه ای است که با هیچ چیز دیگر نمی توان و نتوانستند جایش را پر کنند..