«دموکراسی آن نیست که مردان از آزادی سخن بگویند و زندان نروند. دموکراسی آنست که زنان از عشق سخن بگویند و کشته نشوند.»
دیشب آن ها که برنامه پارازیت را از صدای آمریکا تماشا می کردند به نظر من شاهد صحنه ای جسورانه وماندگاردر این برنامه بودند. خانم مهاجر در طی گفت وگودرباره زنان و کمپین یک میلیون امضا و … وقتی مجری برنامه از او پرسید که چرا حجاب بر سر می گذارد و آیا اصلا به حجاب اعتقادی دارد؟ جواب داد حجاب را از مصادیق خشونت علیه زنان می داند و اگر قرار بود در ایران راهپیمایی برعلیه حجاب صورت بگیرد چادر از سر برمی داشت و بر سر ماموران نیروی انتظامی می کوبید … چرا که برای زنی که بیست و پنج سال چادر بر سر گذاشته برداشتن آن به معنی بی حجابی است و در جواب به این سئوال که چرا او در بیرون حجاب ندارد و وقتی به استودیو می آید، جلوی دوربین حجاب می گذارد؟؛ روسری از سر برداشت و پاسخ داد فقط برای احترام به یک شخص خاص و این که دیگر آن شخص خاص هم خود این احترام را شکسته است… او همچنین توضیح داد که به عنوان یک فعال حقوق زنان این را برای خود امری خصوصی نمی داند و به آن به دید نفی خشونت علیه زنان می نگرد و باید شفاف عمل کند.
زنان زیادی بوده اند که چون به خارج از کشور رفته اند روسری از سر برداشته اند. اما روسری از سر برداشتن کسی چون خانم مهاجر که زنی محجبه بوده است و به قول خودش بیست و پنج سال چادر بر سر گذاشته، آن هم جلوی دوربین کار سترگی است. این را کسانی میتوانند درک کنند که این شرایط را پشت سر گذاشته اند.
جنبش زنان به این «نقد خود» و صداقت فعالانش نیازمند است. تابو زدایی از آنچه سالهاست به عنوان تابو زنان را احاطه کرده (که حجاب فقط یک نمونه آنست ) و گاهی زنان روشنفکر هم جسارت کنار زدن آنها را ندارند، یکی از مهمترین عرصه های نقد خود است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر